اينجا دويي نگنجد
امروز سرخوش تر هر روز ديگر، جمعه 8 صبح بيدار شدم. نمي دانستم چكار كنم...مي خواندم
يار آمده يار آمده، دربگشاييد
جوياي دل است، دل بدو بنماييد
ما نعره زنان كه هان! شكارت ماييم
او خنده كنان كه ما تو را ميخواهيم
يهو ديگه نخوندم...... گفتم بذار فكر كنم ببينم واقعا اين طوره
امروز هوا خيلي خوبه.... هوا ..... آره به آسمون نگاه كن چقدر آبيه
يار آمده يار آمده، دربگشاييد
جوياي دل است، دل بدو بنماييد
ما نعره زنان كه هان! شكارت ماييم
او خنده كنان كه ما تو را ميخواهيم
يهو ديگه نخوندم...... گفتم بذار فكر كنم ببينم واقعا اين طوره
امروز هوا خيلي خوبه.... هوا ..... آره به آسمون نگاه كن چقدر آبيه
ديگه نخوندم.......... تا اينكه يادم اومد
اي بلبل سحرگه مارا بپرس گه گه
آخر تو هم غريبي ، هم از ديار مايي
اينجا دويي نگنجد، اين ما و تو چه باشد
اين هر دو را يكي دار، چون در شمار مايي
0 Comments:
Post a Comment
<< Home