Saturday, December 16, 2006

اين جام ها كه در پي هم مي شود تهي

مجال
بی رحمانه اندک بود و
واقعه
سخت
نا منتظر
اينجا رو ببينين
اما حالا اصل مطلب: يه شعر از حافظ
تو زندگي هر كسي موقعيت هاي عجيب غريب زيادي اتفاق ميفتن..... مهم اينه كه ما چه طور در مقابل اين اتفاقا تصميم گيري كنيم و كارا رو پيش ببريم
بيا كه رونق اين كارخانه كم نشود
به زهد همچو تويى يا به فسق همچو منى
ز تندباد حوادث نمى توان ديدن
در اين چمن كه گلى بوده است يا سمنى
ببين در آينه جام نقش بندى غيب
كه كس به ياد ندارد چنين عجب زمنى
از اين سموم كه برطرف بوستان بگذشت
عجب كه بوى گلى هست و رنگ نسترنى
مزاج دهر تبه شد در اين بلاحافظ
كجاست فكر حكيمى و راى برهمنى

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

سلام صابر پست قشنگی بود اسکروجم این روزا تند تند آپ می شه خوشحال می شم بیای

7:19 PM  

Post a Comment

<< Home