Sunday, July 30, 2006
Previous Posts
- خبرت خراب تر کرد جراحت جدايي
- دل از من برد و روی از من نهان کرد..خدارا با که این...
- هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشمنبود بر سر آتش ميسرم...
- عشق داند
- جمله ای باید ساختن ستایش خداوندگار مهر را
- برای ....................... نمی دانم، شاید برای تو
- بنشین که هزار فتنه برپاست
- گلچهره مپرس كان نغمه سرا از تو چرا جدا شدگلچهره مپ...
- هر لحظه اي که با هم بوديم جشني بود چون جشن تجلي، ا...
1 Comments:
كارم ز دور چرخ به سامان نمي رسد
خون شد دلم ز درد و به درمان نمي رسد
از آرزوست گشته گران بار غم دلم
آوخ كه آرزوي من آسان نمي رسد
Post a Comment
<< Home