"So Far So Close"
Saturday, February 11, 2006
نمی دانم چه تیتری انتخاب کنم ....
آن عاشقان شرزه، که با شب نزيستند
رفتند و شهر خفته ندانست کيستند
فريادشان تموج شط حيات بود
چون آذرخش در سخن خويش زيستند
مرغان پرگشوده توفان که روز مرگ
دريا و موج و صخره بريشان گريستند
posted by saber nourizadeh at
9:39 PM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
About Me
Name:
saber nourizadeh
Location:
tehran-iran, Iran
View my complete profile
Previous Posts
hello brother sun
for you and for days than were gone with wind
do not lie others
just for you...
در نخستین روزهای شهری شدنمان سر یکی از دخترهای همس...
happy
برای لحظه هایی که باد با خودش برد و برای............
50-1
خدا به دکتر اصفهانی برکت بدهد. همیشه از نگاه تو ب...
از الکترون تا نیروگاه اتمی
0 Comments:
Post a Comment
<< Home